جمهوری اسلامی ایران در حالی چهارمین دهه از حیات خود را پشت سر میگذارد که رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) همواره در دیدارهای خود بویژه در یکی دو سال اخیر، عملکرد انقلاب را در برخی شاخصهای کلان ارزیابی و تشریح میکنند.
نویسنده :
عباس اعرافی نظری
کد خبر : 874
جمهوری اسلامی ایران در حالی چهارمین دهه از حیات خود را پشت سر میگذارد که رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) همواره در دیدارهای خود بویژه در یکی دو سال اخیر، عملکرد انقلاب را در برخی شاخصهای کلان ارزیابی و تشریح میکنند. براساس یک مدل مفهومی میتوان با پنج ارزش عمومی (عامترین ارزشها و مطلوبیتهای اجتماعی) یک جمعبندی ۴۰ ساله از جمهوری اسلامی ایران، ارائه کرد. ارزشهای عمومی به ارزشهای انقلابمعنای ارزشهایی است که فراتر از هرگونه قید و تعریفی، مطلوبیت عمومی برای آحاد مردم دارند.
این پنج ارزش شامل «امنیت»، «استقلال»، «آزادی»، «عدالت» و «کارآیی اقتصادی» اند که البته معیاری بسیار سختگیرانه برای ارزیابی جمهوری اسلامی است. برای اینکه هرکدام از این ارزشها، در حکم غایات یک نظم سیاسی بخصوصی است و چهار متفکر کلاسیک اندیشه مدرن هر یک تشکیلدهنده یکی از این ستونهاست. هابز (امنیت)، لاک (آزادی)، مارکس (عدالت یا برابری) و میل (رفاه و کارآیی اقتصادی) ستونهای کلاسیک اندیشه سیاسی را نمایندگی میکنند و اینک ما همه آنها را یکجا از جمهوری اسلامی مطالبه میکنیم.
«امنیت و استقلال» ارزشهایی هستندکه از نظر تحقق دارای مطلوبیت اجتماعی بالایی هستند و جامعه از عملکرد جمهوری اسلامی ایران در این باره خصوصا امنیت که با توجه به بحرانها و ناامنیهای فراوان منطقهای از اولویت نیز برخوردار شده است، رضایت بالایی دارد. همچنین عدالت و آزادی، دو ارزش و مطلوبیت اجتماعی اند که در این دوره ۴۰ ساله در حدمطلوبی ظهور و بروز داشته اند. اهمیت این دو ارزش یعنی عدالت و آزادی در ذهنیت اجتماعی به حدی بوده که در برخی ادوار جریانهای سیاسی این دو ارزش را به عنوان یک گفتمان نمایندگی میکردند. در حوزه عدالت آنگونه که رهبر فرزانه انقلاب عنوان میکنند علی رغم اینکه تفاوت معناداری با آمارهای قبل از انقلاب داریم ولی باید با اهتمام و برنامه ریزی پیشرفت بیشتری در این حوزه داشته باشیم. برای بهبود در مساله عدالت اجتماعی یا توزیعی، مشکلاتی باید رفع و حل شود. توجه جریانهای سیاسی بدون وجود یک ساختار نظری و تئوریک از عدالت و بیشتر به صورت یک امر عرفی است.
مساله دوم تقویت نهادها و ساختارهایی است که پیشبرنده و تضمین کننده عدالت اند وباید ماهیتی ضدفساد داشته باشند.
مساله سوم در سطح فردی، با الگوگیری از سنت و سیره علوی، پایبندی به عدالت و عمل به آن در همه ساختارها و کارگزاران ارتقاء پیدا کند.
مساله چهارم به توانایی ما در ایجاد احساس وجود عدالت در مردم در جمهوری اسلامی ایران در همان سطحی که به آن عمل کرده ایم، برمی گردد. مثلا محرومیتزداییهایی که در این ۴۰ سال انجام شده است یا نوع پشتیبانی که از طبقات ضعیف و محروم داشته است، در ذهن مردم تصویر سازی شود. «پیشرفت و کارآیی اقتصادی» نیز یکی از فراگیرترین ارزشها و البته مطالبات در بین جامعه است که نیاز به ترمیم اساسی دارد. نیاز به یک انقلاب اقتصادی که سازوکارهای آن در تمهیدات رهبر انقلاب و نسخه اقتصاد مقاومتی نهفته است. مهمتر اینکه کامیابی و یا ناکامی ما در این حوزه حیاتی یعنی اقتصاد اثر مستقیمی روی ارزشهای چهارگانه یاد شده دارد. به عبارتی رضایت از وضعیت استقلال، امنیت، آزادی و عدالت تابعی از رضایت جامعه در حوزه اقتصاد است. به امید اینکه با صبر انقلابی و همچنین رفع خلاهای نظری و عملی و اهتمام به اصول اقتصاد مقاومتی، شاهد یک پیشرفت چشمگیر در ارزشهای فراگیر انقلاب در دهه پنجم از حیات انقلاب باشیم.
ارسال نظرات